آقای حسین محمد زاده صدیق در کتاب هایش و نیز در نامه ی دفاعیه ای که اخیرا در روزنامه شرق منتشر کرده بود ادعا داشت که از شیفتگان امام خمینی بوده و از مترجم آثار او می باشد. وی در عین حال یک پان ترکیست دو آتشه ضد ایرانی است و از بیشتر دهه ۶۰ خورشیدی را در ترکیه گذرانده است. آقای صدیق که از مدعیان انقلاب و امام و جمهوری اسلامی است ترسو و نان به نرخ روز خوری بیش نیست و ترجمه آثار امام را نخست به عنوان یک حرفه پر در آمد و سپس به عنوان یک حریم امنیتی تلقی می کند. صدیق و امثال صدیق هر بار در بحث و مباحثه نا کام می آورند شروع می کنند به تهمت و افترا زدن به طرف مقابل و متهم کردن ایران دوستان به سلطنت طلبی و ضد اسلام بودن. سپس زیر سایه امام رفته و خود را د موضع امام قرار می دهند تا حریف را خلع سلاح نمایند و دهانش را بسته باشند.
همان طور که قبلا نیز گفته شد صدیق در روزهای نخستین انقلاب نشریه یولداش را منتشر می نمود و در آن کاری جز اهانت به امام نداشت تا جایی از سوی دادگاه انقلاب نشریه اش را توقفی می کنند و صدیق مجبور می شود از ایران بگریزد. حال جالب است که همین فرد برای پیش بردن نیات پان ترکیستی اش زیر عکس امام پنهان می شود!!! و تبدیل می شود به مترجم آثار امام به زبای دیگر و این مسئله را همچون چماقی در هر نوشته و کتابی بر سر و روی حریف اش می کوبد.
این روش ما را ناچار کرد با وی و هماپالکی هایش مانند خود او رفتار کنیم و حکم دادگاه انقلاب در مورد تعطیلی نشریه یولداش را یافته و در اختیار همگان قرار دهیم تا افکار عمومی در مورد وی داوری نمایند و آن ها تصمیم بگیرند که به فردی با چنین ویژگی هایی چه باید گفت!
تاکید ما بر انتشار این نامه به این خاطر است که اولا آقای صدیق فکر نکند که افکار عمومی به قدری ناشی هستند که حافظه اند و ایشان می توانند با ژست های خاص به شعور مردم توهین کنند. دوم این که هم صدیق،هم دست آموزان صدیق و امثال وی تصور نکنند که هر چه می کنند میهن پرستان نسبت به آن بی تفاوت و یا بی اطلاع هستند. اگر هر روز پاسخ مناسب به افرادی چون صدیق و ناشرانی چون اندیشه نو داده نمی شود، بی مقدار بودن آنان است و وجود مسائل مهم تر د ر جامعه است. اگر چنین افراد به اقدامات ضدملی خود ادامه دهند شک نداشته باشند که این بار نه با برخورد متفاوتی از سوی میهن دوستان مواجه خواهند شد.