«هویت»

جستارهایی از موضع «دفاع ملی»

«هویت»

جستارهایی از موضع «دفاع ملی»

رضا براهنی میگوید در زندان های ایران به او تجاوز شده

خجالت



خجالت هم چیز خوبی است آقای براهنی. حیاء هم بهتر است در وجود هر انسانی باشد. 
این یک جمله را گفتم تا به این موضوع بپردازم که چرا این پیرمرد که در صدای امریکا مدعی شده بود معلمش او را مجبور می کرد تخته سیاه بلیسد تا جریمه فارسی حرف نزدنش باشد، این گونه آبروی و عصمت خود را به راحتی به حراج می گذارد.
پرویز ثابتی مقام امنیتی زمان شاه، در خاطراتش می نویسد، از طرف نیویورک تایمز آمده بودند در خصوص وضعیت حقوق بشر. خبرنگار به من گفت نویسنده ای به اسم براهنی به ما گفته است در ساواک من را از پنکته سقفی آویزان کرده بودند و در حالی که می چرخید از پایین به من تجاوز می کردند!
ثابتی در برنامه افق صدای امریکا یکبار دیگر به این موضوع اشاره کرده است.

شما قضاوت کنید که این براهنی چقدر می تواند متوهم و دیوانه باشد که چنین دروغی را در خصوص خودش شایع سازد. اصلا چنین وضعیتی که ایشان توصیف می کنند، ممکن و شدنی است؟

می دانیم که براهنی یکی از نخستین کسانی بود که اروتیسم را وارد داستان نویسی ایرانی کرد. ایشان از اول هم توهمات جنسی زیادی داشتندو ظاهرا داستان پنکه هم یکی از توهمات ایشان است. همانطور که زبان مادری و قضیه تخته لیسی اش تهمی بیش نیست.
ولی آقای براهنی آبرو چیز خوبی است و از هر دارای ارزشمندتر. شما آبروی خودتان را با دست خودتان برده اید. فساد اخلاقی و جنسی شما به ویژه در کلاس های داستان نویسی و نرد عشق پیری باختن با شاگردان دختر آن هم به آن اوضاعی که خود بهتر می دانید، ادعای مورد تجاور قرار گرفتن توسط ساواک و... و دهها بیماری جنسی دیگر که می توان در داستان های شما یافت آبرویی برای شما نگذاشته است. اعتبار کاذبی هم که به عنوان داستان نویس بدست آورده بودید، در چند سال گذشته شدیدا افت کرده است. امروز خواننده ها و هواداران شما تنها عده ای معدود بوزقورد یا کرم خاکستری هستند که خودتان به وجود آورده اید و بهتر است تا آخر عمر بدانها اکتفا کنید.
مطمئن باشید با دروغ بافی هایتان بعدها قضاوت خوبی در خصوص شما نخواهد شد. 
نظرات 9 + ارسال نظر
یک هموطن آذری پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ب.ظ http://vatanism.blogsky.com

دیوانگی هم حدی دارد! چطور چنین چیزی ممکن است، نکند این جناب براهنی اینقدر مهم بوده‌اند که ساواک اختصاصی ایشان را شکنجه می‌کرده. یکی نیست بگوید ای دروغ‌زن، تمام زندانیان سیاسی زمان شاه خاطراتشان چاپ و منتشر شده و روش‌های شکنجه‌ی ساواک نیز در آنها ذکر شده است و هیچ کجا چنین چیزی گفته نشده! این چه پنکه‌ای بوده که تحمل وزن ایشان را داشته؟ اصلا چطور ممکن بوده است که در حال چرخش به او تجاوز شود؟ حالا شواهد تاریخی به کنار، خرد هم چیزی خوبی است! هرچند براهنی این یاوه‌ها را برای پانترکیستها می‌گوید و آنهم هم تنها چیزی که با آن غریبه‌اند خرد و تاریخ است... ایشان کلا به لیسیدن هم علاقه دارند دیگر، گاه تخته می‌لیسند و گاه دفتر مشق، هر دو را ذکر کرده‌اند!

emad جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ق.ظ

hade aghal ye negahi be sabeghe va karhaye baraheni bendaz,bad nist,akhe to chikare i ke dar morede ye hamchin shakhsiati harf mizani?erotism?!miduni alan kojas va che semati dare?sahrt mibandam in harfaro nemizari tu webloget khunde beshan

دوست عزیز. من نگفته ام مدیر داخلی ساواک پرویز ثابتی گفته است که براهنی به خبرنگار نیویورک تامیز گفته بود به من در حالی از پنکه آویزانم کرده بودند تجاوز می کردند.
در کتاب خاطرات ثابتی هم آمده است. ثابتی با براهنی که پدر کشتگی ندارد. چرا از این همه ادم بعد از 33 سال وی را انتخاب کرده.؟
در ضمن براهنی الان چکاره ست؟؟؟؟ مدیر ناسا؟ رئیس جمهور کانادا؟ یا پدرخوانده انجمن قلم چند نفره؟؟

یاشار آذر جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ

جناب دادگر شما از کجا اینقدر مطمئن داری حرف می زنی. شما هویت اصلی خود را در کامنت فیس بوک که در مورد قتل عام مردم آذربایجان نوشته بودید نشان دادید. متاسفم که شما یک معلم هستید.

تبریزی یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:43 ق.ظ

شایذ جناب براهنی انتظار چنین چیزی را داشته اند ولی نشده ارزو بر او عیب نیست

علی سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ

عجب حرفی زده
ها ها ها
من میگم شاید از طرف زندانیان مورد تجاوز قرار گرفته
به احتمال زیاد زندانیان این کار رو کردن باعاشlol

باباتورک چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:25 ب.ظ http://babaturk.mihanblog.co-babaturk.blogfa.com-atabey.persianb

نوبت تجاوز ما به به شماهای کونی میرسه

آریانا اتحادیه اقوام ایرانی چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 06:39 ب.ظ http://www.persianthegreat.blogfa.com

سلام
بسیار زیبا می نویسی
خوشحالم که شمامعلمی و امیدوارم همه و همه شاگردانخود را با این پان ترکسیم و صهیون و وطن فروشها اشنا و اصالتشون که ایرانیه و ایران شمالی که متعلق به ایران است حتی اگر از تمام کتب تاریخ حذفش کنن
ترکمنچای و گلستان از یاد نمیره

یاشا انایوردوم ایران

مریم دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:47 ب.ظ

مگه مورد تجاوز قرار گرفتن گناهه؟ اگه هست متوجه فرد متجاوزه. شما هم در بیان و رفتار مانند یک انسان متجاوزید. فاقد فکر و هویت شخصی. فاقد قدرت تحلیل مسائل. کمی عقلت را به کار بینداز و فکر کن درباه منابعت یا صحتشان. تعصب کور است برادر!

علیرضا یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:12 ب.ظ http://malikhulia.blogsky.com/

به ایشون تجاوز نشده.. ولی ایشون دوست داشته تجاوز بشه.. مشکلی که نیست.!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد